جهنم

سُکوت،

مُهری است

بر دهانه آتشفشان دردها و رنجها؛

خشم ها و نفرتها....

 

پس مراقب فَوَران آن باش!

چرا که فقط خاکسترش

می تواند

کیلـومتـــرها؛

زمین را به جهنم تبدیل کند!

 

(ماهیُ ماه)

 

دل بارانی

گوش کن؛

میشنوی؟!

صدای جوانه زدن ابرها را در دل من؟

 

(ماهیُ ماه)

 

خانه ی اول

درد، اول و آخر ندارد

همیشه درد است...

هم از اول،

هم از آخــــر!

 

اما دردی که از آخر خوانده می شود، دردناکتر است.

 

دردی که از اول خوانده می شود،

هنوز امید دارد....

امید به چیزی از جنس معجزه.

 

اما درد آخـــر....

فقط درد دارد و درد!

درد برای امید ِ نا امید شده ای که

مجبورت کرده، تا برگردی سر خانه ی اولت!

 

و اینست حکایت امروزه و هر روزه ی ما آدمهـــا....

 

(ماهیُ ماه)

 

تکرار تلخ

تکرار روزمرگی هایم،

دیگر دارد میرود روی اعصاب ِ روزها و

مــاه ها و سالـها!

انگار، اینها هم فهمیده اند،

تلخی تکـــرار روزهای بیهـــوده زیستن را....

 

(ماهیُ ماه)

 

 

هیچ!

"هیچ" هم که باشی؛ باز بالاخـــــره چیزی هستی برای خودت...

امــــا

امان از نبودن!

 

(ماهیُ ماه)

 

سکوت یعنی...

س    ک    و    ت     یعنی :

سرآغاز   کوچ به   ویرانه های   تنهایی...

 

(ماهیُ ماه)

 

سه نقطه...

با هر قدمی که دورتر میشوی، 

انگـــــار؛

دنیـــــا هم تنگ تر میشود!

تا آنجا که؛

تنها نقطه هایی باقی می ماند....

که آنها هم میشوند سهم نوشته هایم؛

میشوند سه نقطه...

می شوند سکوت،

می شوند بُغض....

می شوند جایی که دُرُست،

دلتنگی ها از آنجا آغاز می شود...

 

(ماهیُ ماه)

 

خوره

وقتی که انگشت  " تلنگــــر"

 شیرازه ی تمام داده هایت را بهم می ریزد،

آنوقت است که "شایدها و ایکاش ها"

خوره ای می شوند به جان افکـــارت!
 

(ماهیُ ماه)

 

 

قُلنج

 

انگار گَلویم قُلِنج کرده!

نه میشِکند و نه پایین می رود.

روزگاری است که احساس میکنم

چیزی از جنس سکوت حلقه پیچ شده؛

 آنجــــــا لانه کرده...

 

(ماهیُ ماه)

 

 

دلتنگ

و من امشب؛

به وسعت تنهایی تمام شب بوها،

دلتنگــــم.....

 

(ماهیُ ماه)

 

 

اسیر

گاهی میخندیم،

تا اشک هایمان؛ فرصتی داشته باشند برای نفس کشیدن!

 

(ماهیُ ماه)

 

درد بی درمان

خندیدن خوب است...

 

از قدیم گفته اند :

"خنده بر هر درد بی درمان دواست"

اما مشکل اینجاست؛

 انگـــار هر چه میخندی،

تمامی ندارند این دردهای بی درمان!

 

(ماهیُ ماه)

 

آلزایمر دکمه ای!

آلزایمر داشتن هم عالمی دارد هـا!

فراموش کردن ِ فراموش شدنی ها،

فراموش کردن ِ فراموش کردنی ها...!

جالب نیست...؟!

فریاد بی صدا

 

سکوت فریـــاد میکنـــم

از پـــس حنجـــره ای خامــــوش

 

(ماهیُ ماه)

 

مهمان ناخوانده

بازهم مینویســـم از

مهمان ناخوانده ی این روزهایــم....

باز هم می نویسم از

تـــو؛

دلتنگـــی...! 

(ماهیُ ماه)

هور

زندگی، اوج هنرمندی هریک،

از ماست....

زندگی بودن هاست،

زندگی ماندن هاست

در خطوط خیال آدمها....

ثار الله

السلام علیک یا اباعبدالله....

حسین اسوه آزادی و آزادگی

حسین جلوگاه مردی و مردانگی

********

حسین یکه تاز بی بدیل کربلا

حسین مظهرخونخدا در نینوا

(ماهیُ ماه)

پریدن

شاید رها باید بود...

شاید؛ باید به رویاها مجال پریدن و پرواز کردن داد و به دل فرصت عاشق شدن...

آری؛ شاید رها باید بود و گاهی هم عاشق...

(ماهیُ ماه)

زندگی

 زندگی، اوج هنرمندی ماست،

زندگی، تلالوء ستاره هاست...

 

زندگی، فهم همه ثانیه ها،

زندگی، رهایی پرنده هاست...