تقدیر لعنتی

 

بی تو

تمام نمیشود

این لحظه های بی کسی . . .

پیوسته میکُشد مرا

این تقدیرِ لعنتی . . .

 

کجا تو را

توان گُزید

کجا تو را

شهود کرد

بیا وُ بنشین وُ ببین

این لحظه های بی کسی . . .

 

بی تو تمام نمیشود

این تقدیرِ لعنتی . . .

چرا به سر نمیشود

این لحظه های لعنتی . . . ؟!

 

(ماهیُ ماه)

 

دوست خواهم داشت

 

تو را برای تمام روزگاران

دوست خواهم داشت . . .

 

تو را برای بودن،

تو را برای زیستن

دوست خواهم داشت . . .

 

تو را ؛

ای شیرین ترینِ یادگاران ،

برای همیشه

دوست خواهم داشت . . .

 

(ماهیُ ماه)

 

 

جاده های انتظار

کاش . . .

جاده های انتظار

کوتاه تر بودند !

 

 شاید اینگونه ،

سرنوشت ها

کمی قشنگ تر رقم میخورد . . . 

(ماهیُ ماه)

 

فصل کوچ کردن

 

فصل ؛ فصلِ کوچ کردن است.

بالهایم شو . . .

 

من هجرت را

بی تو ؛

هرگز نخواهم آموخت . . .

 

(ماهیُ ماه)

 

مهم نیست

 

مهم نیست

که از هم دوریم .

 

این روزها ؛

برای بیشتر دوست داشتنَت

بهانه ای دارم!

 

خیالَت ؛

که بیخیالِ عالَم ام کرده . . .

 

(ماهیُ ماه)

 

آبادم کن

ویران توام ،

مرا با بوسه ای

آبادم کن . . .

(ماهیُ ماه)

میشود با تو تعبیر کرد

باران را

میشود با تو

تعبیر کرد ؛

وقتی سایه ات

سنگین میشود

بر دل و جانم . . .

(ماهیُ ماه)

 

از من چه ساخته ای

ببین از من چه ساخته ای . . .

جای خالی ات ؛

مرا فرو ریخت

برای همیشه . . .

(ماهیُ ماه)

 

شعر می بارد

دوست داشتنَت

هر شب ؛

شعر میشود

در من

و از چَشم هایَم میبارد . . .

(ماهیُ ماه)

 

آغوش تو

 

پناهِ لحظه های من!

 

سوگند میخورم

تا همیشه

تنها؛

زندانیِ

آغوش تو باشم . . . 

 

(ماهیُ ماه)

 

دلخوشی

 

ای بزرگترین

 دلخوشی دنیایَم ،

 

جهان ؛

با تو برایم زیباست . . . 

 

(ماهیُ ماه)

 

آرام جان

 

در میان ازدحامِ غُصه های زندگی ،

تنها تویی

آرام جانم ،

نازنین . . .

 

(ماهیُ ماه)

 

لعنتی!

 

نمیدانم چرا

سهم خواب هایَم میشوی

فقط؟

هوسِ آغوشَت 

مرا پژمرد . . .

لعنتی!

 

(ماهیُ ماه)

 

امیدوارم

امیدوارم خدا ؛

《 تُ 》 را

به سرنوشتم گِره زده باشد . . .

 

(ماهیُ ماه)

 

 

بالاخره برآورده خواهی شد

کیک تولدم را

امسال هم،

به نیت تو

فوت میکنم . . .

 

آرزویی که ایمان دارم 

روزی،

بالاخره برآورده خواهی شد . . .

 

(ماهیُ ماه) 

 

شبیه باران ای . . .

داشتم فکر میکردم

که چقدر شبیه باران ای برایم . . .

همانقدر زلال

همانقدر لطیف

و همانقدر پر از حس خوب زندگی . . .

(ماهیُ ماه) 

 

 

برایم بمان

دنیا را ،

آرامش را ،

عشق را ،

تنها با تو میخواهم . . .

 

تا ابد

برایم بمان ،

ای عزیزتر از جانم . . .

(ماهیُ ماه)

 

ایمان دارم

 

انتظار کشیدن برایت را دوست دارم . . .

مثل تنها قدم زدن

در روز بارانیست . . .

 

که ابر دارد ،

باران دارد ،

خیال دارد ،

درد دارد . . . 

اما من به آفتاب و رنگین کمان بعدَش

ایمان دارم . . .

 

(ماهیُ ماه)

 

کاش

نبودنَت

داغ بزرگیست بر پیکر ثانیه ها . 

کاش میشد برگردی . . . !

 

(ماهیُ ماه)

 

شکوفه

 

بعد از مرگم

خاکسترم را به دست باد بسِپار!
 

یقین دارم که از آن

هزاران شکوفه عشق خواهد رویید

و من هزاران بار

دوباره به این دنیا سلام خواهم کرد؛

لبخند خواهم زد

و هزاران بار دوباره عاشقَت خواهم شد . . .

 

بعد از مرگم

خاکسترم را به دست باد بسِپار . . . 

 

(ماهیُ ماه)